قیچی فولادی و بدنهایی که تکه تکه شده بود
۱۲ تا ۱۸ ساله بودند و پیش چشمان هم بدنشان تکه تکه شده بود.
۱۲ تا ۱۸ ساله بودند و پیش چشمان هم بدنشان تکه تکه شده بود.
سید گوشه ای نشسته بود و زار می زد که یکباره بلند شد و فریاد زد نوری بسیار زیبا دیدم که تا به حال در عمرم ندیده بودم و...
همه لحظاتمان با هم می گذشت؛ من مکه رفتم و سعید فکه، و این بار او بود که زودتر به خدا رسید.
جمجمه اش ما را به سمت خود کشاند تا نویدی باشد برای یافتن او و همرزم شهیدش.